به نام خدا
شخصیت اصلی رمان «سرشارِ از زندگی »، انسانی معمولی است با رویاها و آرزوهای خاص خودش. او نویسندهایست که برای نوشتن فیلم نامه، با استودیوهای هالیوودی همکاری میکند تا بتواند زندگیای را که دوست دارد، برای خود و همسرش بسازد. اما ساختن این زندگی از همان ابتدا غلط پیش میرود و با رویاهای فانته فاصله میگیرد.
در دقیقه 31 رمان صوتی سرشار از زندگی ، می شنویم :
... بعدش خوشحال رفت رو تاب کنار انجیر نشست . سرخوشی و آرامش عجیبی توی صورتش موج می زد . یک مرد خوشبخت و تمام عیار . اگه همون جا و همون لحظه می مُرد یکراست می رفت به بهشت . نمی خواستم حال خوبش رو خراب کنم ...